قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت صد و نهم
زمان ارسال : ۱۴۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
لعبت نگاهی به صورتم انداخت و همانطور که اخمش درهم بود پرسید:
- چی شد برگشتی؟ فکر کردم دیگه رفتی.
چند دقیقه قبل یارعلی مرا جلوی خانه از تاکسی پیاده کرده و رفته بود و از همان موقع با رفتار ناخوشایند لعبت روبهرو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم گلی
00واقعا لعبت زن علی هست ،اونم***نودو نه ساله،واقعا چه لزومی داشت به تابان دروغ بگه ،ممنونم نویسنده جان