پارت هشتاد و چهارم

زمان ارسال : ۹۵ روز پیش

.

دستی به صورتش کشیده و چشمانش را ریزمی کند:

-توام تو جواب ندادن به لقمان رفتی؟ ببین یه چیزی رو برادرانه بهت یگم این شوهرت سمیر یه چیزی رو مخفی می کنه. اون دو هفته ای که تو ملکوت اعلا به سر می بردی. عین این مرغ کرچ هی بالا و پایین می پرید...میگم یه ریگی به کفششه. باور کن خودم...

صدای با صلابت لقمان به پرچانگی یزدان پایان می دهد:

-باز میگی آلنوش چرا بهت جواب منفی م

86
20,568 تعداد بازدید
37 تعداد نظر
116 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید