پارت هفتاد و نهم

زمان ارسال : ۱۹۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه



لقمان کنار بخاری روی مبل رنگ و رو رفته ای می نشیند. از داخل پالتوی شتری رنگش پیپ قهوه ای رنگی بیرون می آورد. این نگاه مواخذه گرش را دوست ندارم. با حرص خوابیده در ته وجودم کنار بخاری می روم.

-راستی نگار عاشق سابقت بهت سلام رسوند. خوب دم و دستگاهی هم زدی. زندگی جدید بدون آدمهای گذشته برای خودت درست کردی. بدون من، الان یه پسر هم داری. قهرمان ملی شده. حتما خیلی بهش افتخار می کنی.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.