شدو به قلم ملیکا کمانی
پارت هجده :
***
- اسم؟
- اصغر.
- من امیر. فامیلی هم من امیری تو لابد اصغری.
- شهر؟
- اصغر سیتی!
ریز خندید و آرام به بازوی تپش کوبید.
- مرض! رنگ؟
- اصغری کمرنگ.
- ماشین؟
صدایِ نفسیِ تپش هم از خ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما