پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت چهل و پنجم
زمان ارسال : ۱۷۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
*******
پروانه پلک هایش را از هم گشود. احساس خیسی صورتش چندش آور وغیر قابل تحمل بود.
چشم هایش را چرخاند. در یک اتاق کوچک نمور بود که بوی ماهی مُرده میداد.
روبه رویش مردی بود که هرچه تلاش کرد نامش را به خاطر بیاورد، نتوا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
هانا
00پروانه بیچاره حامی نامرد داره ب خودش میاد خدا کنه اتفاقی واسه پروانه نیوفته