تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت دویست و یکم
زمان ارسال : ۱۹۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
پوزخند صداداری میزنم. با حرفهای دفعهی پیش ریحانه پیش زمینهای در ذهنم بر علیه آراد شکل گرفته است. ناخودآگاه منتظرم بشنوم آراد خطایی کرده و ریحانه را رنجانده است.
- چی کار کردی آراد؟ راستشو بگو!
با لحن عصبی من او هم حالت تهاجمی به خودش میگیرد و عصبانی میشود.
- چی کارش کردم؟ سرشو بریدم. همه تنشو داغ گذاشتم. صبح تا شب زندونیش کردم. خرجی ندادم. از سر و لباس و مهمونیش زدم. چی
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
🩷🩷🩷
۷ ماه پیشZahra.s
00تا پارت بعد مگه من خوابم میبره اصلا
۷ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
❤️❤️❤️❤️
۷ ماه پیشستاره
۲۰ ساله 10آخ آخ معلوم نیست ریحانه چیکارکرده آراداینقددعصبیه،به به پارت صدرادارداریم فرداشب🥰😍🥰😍
۷ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🥰🥰🥰🌺فقط خود آوا
۷ ماه پیشیانا
10یواش یواش ،دارن پیش میرن آوا با صدرا اما اینبار آراد بدشانسی آورده تا چه پیش آید👫
۷ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
شاید یکی باید گوش ریحانه رو یه کم بپیچونه.😉
۷ ماه پیش
سیتا
00خوب مثل همیشه