تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت دویست و یکم
زمان ارسال : ۹۶ روز پیش
پوزخند صداداری میزنم. با حرفهای دفعهی پیش ریحانه پیش زمینهای در ذهنم بر علیه آراد شکل گرفته است. ناخودآگاه منتظرم بشنوم آراد خطایی کرده و ریحانه را رنجانده است.
- چی کار کردی آراد؟ راستشو بگو!
با لحن عصبی من او هم حالت تهاجمی به خودش میگیرد و عصبانی میشود.
- چی کارش کردم؟ سرشو بریدم. همه تنشو داغ گذاشتم. صبح تا شب زندونیش کردم. خرجی ندادم. از سر و لباس و مهمونیش زدم. چی
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
🩷🩷🩷
۳ ماه پیشZahra.s
00تا پارت بعد مگه من خوابم میبره اصلا
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
❤️❤️❤️❤️
۳ ماه پیشستاره
۲۰ ساله 10آخ آخ معلوم نیست ریحانه چیکارکرده آراداینقددعصبیه،به به پارت صدرادارداریم فرداشب🥰😍🥰😍
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🥰🥰🥰🌺فقط خود آوا
۳ ماه پیشیانا
10یواش یواش ،دارن پیش میرن آوا با صدرا اما اینبار آراد بدشانسی آورده تا چه پیش آید👫
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
شاید یکی باید گوش ریحانه رو یه کم بپیچونه.😉
۳ ماه پیش
سیتا
00خوب مثل همیشه