پارت چهل و چهارم

زمان ارسال : ۱۳۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه


بسه شیوا! کی رو مقصر می‌دونی؟ خان روستاتون رو؟ اون که این همه حمایت کرد از ما؟! اون کسی رو که انقدر کمکمون کرد؟ من می‌دونم بی‌گناهی، اما نباید کسی رو مقصر بدونی.
بعد برگشتم سمت پونه. اخم نکردم بهش چون می‌دونستم چقدر یه خواهر به برادرش عشق داره. اما سمتش رفتم و با جدیت گفتم:
-پونه من این همه جنگیدم برای بی گناهی شیوا! لااقل شما باور کنید. بذارید این همه دردسری که کشیدم حداقل یه

485
109,765 تعداد بازدید
342 تعداد نظر
77 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • زهرا

    10

    هییی شیوا بد رومخه چه جور عذاب وجدانم نداره خوب آزادت کرد لااقل گمشو برو چرا پیله کردی چسبیدی بهش حالامهوا یه خریت دیگه کرد گفت باهم باشین توچه پرروئی که چسبیدی بهش ول نمیکنی 😠#پیشنهادی❤️ 🔥👍

    ۴ ماه پیش
  • روژان کاردان | نویسنده رمان

    🥰🙏🏻

    ۴ ماه پیش
  • م

    10

    چه دفاعی میکنه ازشیوای خائن مارموز....

    ۴ ماه پیش
  • Aa

    00

    👏👏👏🌹🌹🌹🌹

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید