پارت بیست و چهارم

زمان ارسال : ۱۰۴ روز پیش

پسرها با تعجب سر بلند کردند.
نسترن که رنگ به رخش نمانده بود و دلش گواهی بد می‌داد، قدم بلندی به سمتشان برداشت و ادامه داد:
- برو ببین کی اون بیرونه... برو دیگه!
هاکان با تعجبی که پس چهره‌اش نشسته بود، نگاه عمیقی به برق چشمان نسترن انداخت.
ترس در نی‌نی آن قهوه‌ای‌های گرد شده بیداد می‌کرد و همین، دو نفر دیگر را به وحشت وا می‌داشت.
با صدای ضعیفی گفت:
- باشه تا میام دست

471
61,097 تعداد بازدید
1,980 تعداد نظر
60 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

ستاره لطفی : ۲ روز پیش

🥂اطلاعیه پارت شصتم زاچ🥂
سلام به دردونه های من😽 حالتون چطوره؟
این پارت بلند رو تقدیم نگاهتون میکنم. اگر کم و کاستی داره، یا چیزی خوشحال میشم بهم بگید. این روزا بهتون توضیح دادم، یه خرده به استراحت نیاز دارم و برای همین ممکنه یکم بی نظمی صورت گرفته باشه، اما بازم سعی میکنم پارت های بلندتری براتون قرار بدم.
به هرحال، خوشحال میشم با نظراتتون انرژی بهم بدید=) 🌺
پارت امشب تا دقایقی دیگه گذاشته میشه.

~~~
سورا قشنگ حافظشو از دست داده و حتی با دیدن دوستانش، اونا رو نشناخت...🙂
به نظر شما داخل قبیله و قصر برنادت قراره چه اتفاقاتی بیفته... حالا که دیگه روی زمین نیستن و به دنیای موجودات فرازمینی مهاجرت کردن، به نظر شما چه اتفاقاتی در راهه؟(:🧚

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    10

    وای یعنی با این ۳نفر چیکار دارن؟🫣

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    😈😈😈 ببینیم چه می‌شود

    ۳ ماه پیش
  • آرزو

    00

    قلمت مانا پنجه طلا

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم عزیزدلم لطف داری💫

    ۳ ماه پیش
  • یگانه

    10

    جذاب شد!

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم🥲✨

    ۳ ماه پیش
  • نیلوفر ابی

    10

    خیلی رمان قشنگیه حرف نداره کار وایلدر

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم عزیزم

    ۳ ماه پیش
  • فاطمه

    20

    حتما قبیله فو لگورها بودند خصوصیت که دار بودن چشم ابی ناخن های بلند وایلدر به قبیله دستور ندار عضای گروه تئاتر بگیرن چه دلیلی داره 🤔🤔

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    به به چه دقتی👏👏✨✨✨

    ۳ ماه پیش
  • R

    30

    قطعا کار جاذابمونه ولی واسه این دزدیده با اونا جلوی هرماس و بگیرن و امیدوارم اترس نسترن و بزنه و عاشق یه آدمیزاد بشه😂🦋 تا شنبه باید وایستم؟🥺😂🤝

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    جاذابتون منظورت همون وایلدره؟😂😂😂 حتما هدف شومی دارنن

    ۳ ماه پیش
  • R

    00

    افرین(تایپم پسرای بوره)😂ولی دلیل نمیشه رو اترس کراش نداشته باشم

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    آفرین🤣

    ۳ ماه پیش
  • حدیث

    10

    چرا فردا پارت نداریم خدایاااا

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    جمعه ها توی‌ لیستمون نبود🥲

    ۳ ماه پیش
  • پرنیا

    10

    🦋❤️

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    💕

    ۳ ماه پیش
  • Najva

    00

    جز بهترین رمان ها🙌🏼👏🏼

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    عزیزمی✨ خوشحالم که همچین نظری داری عزیزدلم

    ۳ ماه پیش
  • *.....*

    10

    اوا،، هاکان شایان نسترن به یک غش دردناک گرفتار شدن؟ اخی

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    زندگی برای این سه تا هم خواب ها دیده😶‍🌫️🥲🥲🥲

    ۳ ماه پیش
  • Aa

    00

    زیبا بود ممنون🙏🌹

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    تشکر من ممنونم از شما😘😘😘

    ۳ ماه پیش
  • الناز

    00

    عالی

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم

    ۳ ماه پیش
  • مهنا

    ۲۵ ساله 00

    🤦 ♀️وای تا شنبه ..ولی ارزششوداره خسته نباشیدبهت میگم عالی بود مث همیشه کارت بیسته 🥰😘

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    اره قشنگم هر روز به جز جمعه ها پارت داریم ممنونم عزیزم 😘😘😘

    ۳ ماه پیش
  • ھاجر

    00

    اینا واسہ چی دوستان سورا رو میخوان البتہ شاید اونا ھم ادم ھای انتخاب شدہ واسہ قبیلہ ی دیگری باشن خیلی ھیجانیہ 😊

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    نمی‌دونم😶‍🌫️ ... معلوم نیست چیکار میکنن اصلا که

    ۳ ماه پیش
  • سیتا

    00

    میخوان راجب سورا ازشون بپرسن

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    🤭😁🤭😁

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید