پارت دوم

زمان ارسال : ۱۱۶ روز پیش

خودش هم پخی زد زیر خنده و به مسواک زدنش ادامه داد. به پنجره اشاره کردم و گفتم:

-مگه نمی بینی دنیا رو برف و سرما برداشته؟ چرا پنجره رو باز می ذاری آخه؟

به زور بهم رسوند که کار اون نبوده. خسته و کلافه گفتم:

-اول برو اون دهنت رو بش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید