پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت پنجاه :
بی حرف کمی، به جلو متمایل شدم.
سکوتم را که دید، با لحنی مضطرب ادامه داد:
- حالا نه عاشق، اصلاً تا حالا به یکی علاقهمند شدی؟ نه در حد عشق، منظورم فقط در حد دوست داشتنه.
گلویم با کویر تفاوتی نداشت، دقیقاً به همان اندازه خشک ...
نفس کشیدن برایم سخت شده بود و عرق سرد روی پیشانیام نشسته بود.
خواستم جوابش را بدهم امّا نمیدانستم چه بگویم. سکوتم هم صورت خوشی نداشت و نمیخوا