تعمیرکار به قلم میلاد سرداری
پارت پنجاه
زمان ارسال : ۱۶۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
ارغوان و دوست جدیدش به پارک رفتند و بازی کردن او بر خلاف چیزی که قولش را داده بود بیشتر از نیم ساعت طول کشید. هر وقت که آقا خشایار به ارغوان میگفت که:
- ارغوان بسه باید بریم دیر شد.
او تهدیدش میکرد و پاسخ میداد:
- بذار یکم دیگ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00هرروزافناب دربیایدیه تولدممنون🙏⚘