پارت سی و ششم :

بابا با همسفر بودنم با کوروش، برخلاف فرهاد هیچ وقت مشکلی ندارد.
او به خوبی به احساس مسئولیت برادرانه‌ای که کوروش در قبالم دارد، مطلع و آگاه است.
هیچگاه تاکنون به تنها بودن من با کوروش نه گیر داده است و نه اعتراضی کرده است.
او کوروش را خیلی قبول دارد. این مسئله چیز عجیبی نیست، زیرا کوروش یکی یکدانه و تنها یادگار برادر مرحومش به حساب می‌آید.
او کوروش را هیچ‌گاه از من و نازی

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۲۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.