پارت سی و پنجم

زمان ارسال : ۱۱۰ روز پیش

با چشمانش التماسم کرد و با لب‌هایش بدرقه‌.

- برو تو.

اصرار بیش از آن را جایز ندانستم.

با ملایمت عکس را به سمتش گرفتم.

- اینم یه هدیه به عنوان تشکر از جانب من به تو. وقتی نگاش کردی یاد من بیفت که چه موجود خارق‌العاده‌ایه د ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید