پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت سی و چهارم
زمان ارسال : ۱۶۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
به فکر فرو رفتم.
- نمیدونم هر موقع تو بگی من حاضر میشم.
نگاهی به ساعت مچیاش که از جنس نقره بود، انداخت.
- یازده میام ...
متعجب پرسیدم:
- یازده دیر نیست؟
دستهایش را در جیب شلوار پارچهای کرمی رنگش گذاشت.
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نازگل
۳۰ ساله 20نویسنده عزیز کل پارت چند سطر بیشتر نبود اونم در مورد توضیح ون با کمپر بود فکر نمیکنید باید ب انتظار مخاطب احترام گذاشت و قطره چکانی پارت نگذارید ؟کمی دست و دلباز باشید