پارت پنجم

زمان ارسال : ۳۳۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

ماشین رو که دم خونه نگه داشت تشکر کردم و پیاده شدم.

جلو در ایستاده بودم که صدام زد.

وقتی به طرفش چرخیدم کوله ام رو بهم داد. فراموش کرده بودم برش دارم.

- امیدوار باش دختر همه چی درست میشه.

(Umarım herşey iyi olur)
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.