آواز صبح مشرقی به قلم دیبا کاف
پارت دوم
زمان ارسال : ۳۳۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
پیراهنم رو از تنم درآوردم و با درد لباس های خودم رو به تن کردم.
خواستم شلوارم رو بالا بکشم که زیر دلم تیر کشید.
نگاهم به لباس زیرم افتادم و با دیدن سرخی خون آه از نهادم بلند شد.
بازم زودتر از موعد همیشه پریود شده بودم.
انقدر از خودم کار میکشیدم که هرماه تاریخش جلو میافتاد.
شلوارم رو که نیمه پام کرده بودم از تنم درآوردم و به طرف کوله پشتیم رفتم.
پاهام رو از هم باز ن
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نیایس
00عالی
۲ ماه پیشنیایس
00عالی
۲ ماه پیشمحمدی
00تا این جا عالی بود
۵ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
خداروشکر دوست داشتید
۵ ماه پیشآتی
۱۸ ساله 10عالی فقط کمی طولانی تر باشه
۸ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
چشم
۷ ماه پیشمحمد
10عالی
۹ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
خوشحالم دوست دارید
۷ ماه پیشStiy
00عالی مثل همیشه
۹ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
❤️
۷ ماه پیشفاطمه
00تا اینجا که عالی بوده
۹ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
محبت دارید عزیزدلم
۷ ماه پیشWiyan
۱۷ ساله 00عال بود
۹ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
فدات بشم من
۷ ماه پیشساتی
00عالی
۹ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
نظر لطفته جانم
۷ ماه پیشFati.farokhi
00ممنون خوب بود
۱۰ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
فداتون بشم
۷ ماه پیشفاطی فرخی
00خوبه
۱۰ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
مرسی لطف دارید
۷ ماه پیشعسل
10عالی تا اینجا
۱۰ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
نظر لطفته جانم
۷ ماه پیشسما
20خیلی عاالی بود
۱۰ ماه پیشدیبا کاف | نویسنده رمان
دورت بگردم
۷ ماه پیشزری
10فعلا نظری ندارم
۹ ماه پیش
نیایس
00عالی