پارت یکم

زمان ارسال : ۱۰۶ روز پیش

تموم تنم رو با ریتم آهنگ عربی که در حال پخش بود تکون میدادم و ته گلوم از مایع زهرماری که مدام قورتش میدادم میسوخت.

با اینکه مدت ها بود این کار رو انجام میدادم اما هنوز هم معذب بودم.

همیشه سعی میکردم زمین رو نگاه کنم و چشمم به چشم مرده ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید