پارت صد و پنجاه و هشتم

زمان ارسال : ۱۳۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

-توقع که نداری بذارم با این حالت خودت راه بری؟ دکتر گفت هنوزم احتمال خونریزی داخلی هست، پس باید عینِ چشمام مراقبت باشم که باز چیزیت نشه. وگرنه به قرآن این دفعه دق می‌کنم من!
جای هیچ حرفی نمی‌ماند. مامان همیشه دوست داشت مادرانه‌هایش را با پرستاری‌های افراطی جبران کند. هنوز به‌خاطر خودکشی من عذاب‌وجدان داشت و فکر می‌کرد با این کارها می‌تواند کودکی بی‌مادرانه‌ی من را درست کند.

749
88,487 تعداد بازدید
282 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید