پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت چهل و یکم :
******
پروانه توی یک رستوران شیک ولاکچری که جمعیت زیادی نداشت وصدای یک موسیقی بی کلام آرام به گوشش می رسید نشسته بود.
رستوران زیاد شلوغ نبود چون که منو گرانی داشت وفقط پولدارار ها به این رستوران رفت آمد داشتند نه افراد متوسط به پایین جامعه.
پروانه به میز که با یک رومیزی سفید رنگ، درست شبیه به یک سفره عقد پوشانده ویک گلدان گُل رز قرمز وسط میز قرار داشت نگاهی انداخت.
به آ
پرنیا
00چرا بیخیالش شدی پروانه ،همین حالا بزن لهش کن خوو😡