پارت شصت و یکم :

روی نیمکت یک پارک نشسته بودند با اندکی فاصله... فقط یکم! در حدی که هیچ برخوردی میانشان نبود. فریال این فاصله‌ها را دوست نداشت؛ اما معین گاهی به سرش می‌زد و آن‌ها را رعایت می‌کرد. تازگی‌ها به این نتیجه رسیده بود که تا حد امکان فاصله‌ی فیزیکی‌اش را با دختر حفظ کند چون دیگر داشت حتی از خودش هم می‌ترسید... فقط دو دسته از آدم‌ها توی فضای پارک به طور پراکنده نشسته بودند. چند پسر و دختر نوجوان

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۱۱ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۵۵ روز پیش تقدیم شما شده است.

رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه ❤️

    00

    واقعاً معین خیلی مظلوم هرکاری می کنه فریال دلخور نشه 🥲 فریال سواستفاده گر😁💜💜

    ۲ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آییییی موافقم معین عالیه💚💚💚

    ۲ هفته پیش
  • عاطفه

    10

    آخی معین گوگولی

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خیلی گوگولیه🥰💚

    ۳ ماه پیش
  • نیلوفرسامانی

    10

    فریال واقعا شور و شوق یه جوون پرانرژی رو داره😍🤣

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آره خیلی😍👌🏻

    ۷ ماه پیش
  • نفس

    20

    گوگولی مگولی😂انقد این پارت حس خوبی داشت ک وقتی میخوندم فقط لبخند میزدم❤️ و مرسی بابت این پارت زیبا

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    چه قشنگ🥰💚 خواهش می‌کنم عزیزم... به لطف معین گوگولی پارت قشنگی شد😍

    ۸ ماه پیش
  • Prya

    00

    واییی گوگولی دونم سوراخ شد..🫶🥹 یه لحظه حس کردم معین شده گربه چکمه پوش تو آخرین ارزو

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    وای😂 چشاشو هم اینجوری می‌کرد🥺

    ۸ ماه پیش
  • مهلا

    00

    💜

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚

    ۸ ماه پیش
  • منیر

    00

    واقعاً معین گوگولیه😊

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خیلی 🥺😍💚

    ۸ ماه پیش
  • رویا (فن ...)

    00

    وای چه پارت گوگولی ای بودددد 😍😍😍

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آیا معین گوگولی هست یا نه؟ مسئله این است😅

    ۸ ماه پیش
  • رویا (فن ...)

    00

    مسئله ؟ صد در صد که هست 😎

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آره واقعا هست😍

    ۸ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۱ ساله 00

    1️⃣واقعا ایول به کسی که همچین سخن گوهرباری گفت😍👍دقیقا همینطور معصومه بدبخت ممکنه هر لحظه دق کنه از نگرانی این دست و دست داخل پارکن😛🤣خسته نباشی خیلی پارت خوبی بود 😍❤️

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    قربونت عزیزم💚😍 آره واقعا.... والله معصومه بیخودی حرص و جوش می‌خوره😅

    ۸ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۱ ساله 00

    3️⃣ 5-هیچی حرف حرفه دو روز دیگه از بین میره هیچ***یادش نمیمونه شاید برای خانواده ها خیلی مهم باشه ولی به شخص برای من مثل فریال اصلا اهمیت نداره هر چی میخوان بگن که چی 🙃😎❤️

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    شرایط آدم‌ها همیشه متفاوته الان این مرده گنده که معین باشه واقعا آسیب دیده از حرف دیگران😭

    ۸ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۱ ساله 00

    عالیییی بود مرسییی آزاده جونم 😍❤️3️⃣ 1-راستش نه🙈2-اصلا موافق نیستم آخه مگه اونا فریال دیدن که همچین چیزی میگن🤔4-90تا پارت داره معین میتونه یکم دل عطا رو به خودش نرم کنه🙈😍

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نرم کردن دل عطا خیلی خیلی سخته😩🤦

    ۸ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    رابطه بسن نیس،من ک تعجب نکردم کار دل واقعاغیرمنتظرس ازش هیچی بعیدنیس،فریال انقدازطرف عطاوفرهادتوجه دیده رفتارش طبیعیه انقدگوگولی باشه😂،ازنظرحرف مردم متاسفانه بله ی جاهایی واقعانمیشه بیخیالشد،

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نه به سن که نیست به اینه که معین خیلی ظاهر پخته و جا افتاده‌ای داره و از نظر خانواده‌اش این مسائل بهش نمی‌خوره. فریال هم که واقعا مورد توجه پدر و برادره😍😍

    ۸ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    ۷۰تا احتمالا پایان فصل باشه،و آخرفصلت باشوک بزرگ فهمیدن رابطه دوباره ازطرف خونواده امینی وجدایی موقت این دوتامهربون رقم میخوره من میدونم😭😭

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    موقت؟؟؟😂😂امیدت رو دوست داشتم. از فهمیدن که می‌فهمن ولی این پایان فصل نیست🤭

    ۸ ماه پیش
  • مریم گلی

    00

    رفتار فریال از عشق زیادش نسبت به معین پیش خود معین کمی بچه گانه ست نه پیش خانواده معین ،معین فریال رو برای ازدواج میخواد نه دوست دخترش ،فقط بخاطر شناخت فریال داره ناخواسته به این رابطه ادامه میده

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    دیگه الان چاره‌ای هم نداره جز ادامه دادن😩😩 توی بند عشق گرفتار شده، پدر دختره هم که راضی نمی‌شه.... طفلی معین😭خدا کنه حداقل عطا بخواد بشناستش🥺

    ۸ ماه پیش
  • آمینا

    00

    وقتی یه دفه داداشش یا عطا تو بغل معین دیدنش ایندفه واسه معین ناز و غمزه نمیاد چرا نمیذاری بغلت کنم قشنگ مطلب رو درک میکنه😅😅.دیگه دوره و زمونه عوض شده 🤣

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اره مگه این اتفاق بیافته تافریال درک کنه😂😂این دخترخودش مطمئنه همین دوتاهستن آمارشون رو هم مدااام داره که درلحظه کجاهستن منتهامعین طفلی بایدبه هزار نفر جواب پس بده آمارچندنفرو می‌تونه داشته باشه اخه😂

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.