پارت نود و دوم

زمان ارسال : ۱۰۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

_کی بیدار شد؟

_نیمه‌شب!

_خدای من! اون کی پیش‌اش رفت؟

تانیا چشمان خسته‌اش را اندکی باز کرد. صدای جیغ مانند لیا را می‌شنید و لحن پچ‌‌گونه‌ی محمدرضا را!

_باید بهم می‌گفتی! لعنتی اصلا من چرا اینجام؟

با صدای قدم‌های سریع ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.