پارت دوم

زمان ارسال : ۱۱۹ روز پیش

سال 1401

گره ابروهایش را کورتر کرد و کم‌حوصله غرید:

- صدبار پرسیدید، صد و یکبار جواب دادم! من نه فاحشه‌م، نه روسپی، نه خلافکار و نه هر چی که شما فکر میکنید!

جناب سروان همجنسش، نگاه عصبی و پر تحقیری روی مانتو کتیِ مماس با کمربند ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید