پارت نود

زمان ارسال : ۸۹ روز پیش



نفس‌نفس‌زنان یک سربالایی را رد کرد و ایستاد. صورتش از گرما و فعالیت سرخ شده بود.

بار قبل این مسیر را شبانه دویده بود و هوا این‌قدر داغ نبود اما الان وسط گرمای روز بود و درجه حرارت بالای چهل درجه.

خم شد و دست‌هایش را روی زانوهایش گذاشت. چند بار نفس عمیق کشید تا حالش کمی جا آمد بعد دوباره شروع به دویدن کرد.

ذهنش کشیده شد به نامه‌هایی که برای تابان نوشته ب

266
64,384 تعداد بازدید
388 تعداد نظر
179 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

فرناز نخعی : ۵ ماه پیش

سلام دوستان
وی آی پی هر روز پارت جدید داره ولی بخش رایگان هفته ای سه روز.
برای عضویت و خوندن سریع تر می تونید با 35000 تومن عضو بشید.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سارا

    00

    پس این وسط چ جوری طلاق غیابی داده بود 🤔

    ۳ ماه پیش
  • فرناز نخعی | نویسنده رمان

    شمس تابان رو غیابی طلاق داده برای همین تو نامه نوشت میترسم اونقدر از من رنجیده باشی که جواب نامه هامو ندی... چیزی که در این پارت متوجه شدید اینه که هنوز تابان رو دوست داره.

    ۳ ماه پیش
  • مریم گلی

    00

    حتی بابای شمس سر طلاق غیابی کلی تاکید کرده بود ،پس چطوری شمس اصلا خبر نداره ؟

    ۳ ماه پیش
  • فرناز نخعی | نویسنده رمان

    کی گفت خبر نداره؟ میدونه تابان رو غیابی طلاق داده برای همین تو نامه نوشت میترسم اونقدر از من رنجیده باشی که جواب نامه هامو ندی... چیزی که در این پارت متوجه شدید اینه که هنوز تابان رو دوست داره.

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید