طبقه ی زیرین(به همراه جلد دوم) به قلم آزاده دریکوندی
پارت چهارم
زمان ارسال : ۳۳۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
چارلی کنار میز بزرگش ایستاده بود و با لذت به محلولهای رنگاوارنگش که حاصل دسترنج روزهای عمرش بودند؛ نگاه میکرد. شیشهای که حاوی محلول سبز رنگی بود را برداشت و گفت:
- میبینی پسر جان؟ به این محلول خوشرنگ خوب نگاه کن! با استفاده ازاین میشه به دنیای زندهها رفت... البته فقط یک نفر! این محلول فقط در اختیار منه. چیزی که ملکه سرخ پوش به دنبالشه. میدونی چرا؟
- نمیدونم.
- چون همو
ایلما
10ولادیمیرخوب دل وجراتی داره من به جاش بودم سکته میکردم😂