پارت سوم

زمان ارسال : ۳۳۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه

تشنگان قدرت
چارلی کوئین بر روی صندلی چوبی‌اش نشسته بود و شقیقه‌هایش را آرام ماساژ می‌داد. نمی‌دانست باید چه کند تا ولادیمیر با دنیای مردگان خو بگیرد و آن را باور کند. ولادیمیر پشت سر چارلی ایستاده بود و به او چشم دوخته بود. هیچ یک از ویژگی‌های اندامی چارلی به یک مرده شباهت نداشت. او نه اسکلت بود و نه یک جنازه‌ی متحرک مانند یک زامبی؛ او کاملا علائم حیاتی را دارا بود. او نه هیولا بود

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    00

    برام سوال بودوقتی افلاین خوندم که نویسنده این حنمی ازهیچی حالش بهم نمی خوره وگرنه آوردن اسم این عذاها😜الان هم۱۵دقیقه برای سکه خوندن مونالیزاخوندمش🥺وگرنه نمی خوندمش

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نه بخدا نویسنده خیلی هم حالش بهم می‌خوره ولی خب چه می‌شه کرد باید همین‌ها رو می‌نوشتم😩😅

    ۴ ماه پیش
  • ایلما

    00

    طبقه زیرین جلد اولم داره یانه؟

    ۱۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آره و هر دو جلدش همین ‌‌‌جاست😍 شما فعلا داری جلد اولش رو می‌خونی💚

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.