قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت هفتاد و ششم
زمان ارسال : ۱۷۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
از تصور سینهخیز رفتن عضلات شکمم تیر کشید.
- نمیتونم، واقعاً بریدم.
باز به جایی میان تاریکی اشاره کرد.
- باید برسیم اونجا. زیاد نیست. گممون میکنن.
دلم میخواست همانجا بنشینم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم
00وای خیلی رمان خوب وهیجانیه ممنونم