پارت نود

زمان ارسال : ۱۰۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

سعی کرد بی‌تفاوت به نظر برسد. روی اولین مبلی که مقابل‌اش قرار گرفت، نشست و سعی کرد حس تنفرش را نسبت به لیا با گفتن «سلامی» کوتاه پنهان کند که فخار به کمکش شتافت.

_چطوره؟

_فرقی نکرده. خیلی ضعیفه.

صدای خودش را نشناخت. بغض و ناامید ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.