مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت پنجاه و هشتم :
بوی تنباکوی قلیان قمرالملوک توی فضا پیچیده بود و سکوت سنگینی میان همه حکم فرما بود. فریال داشت از استرس درونیاش ناخنهایش را میجوید... فرهاد مثل یک پسربچهی تخس گوشهی سالن دست به سینه، به دیوار تکیه زده بود. درست پشت سر مبلی که مادرش آنجا نشسته بود. همین صحنه داشت عطا را بیشتر عصبی میکرد! این صحنه برایش دقیقا ثابت میکرد که پسرش باز هم به مادرش پناه برده است... این چیزها را که می
مطالعهی این پارت کمتر از ۱۰ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۶۱ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
عطا خیلی خوبه 😂
۲ هفته پیشZeytoon
00مرسی آزاده جون تااینجای رمان راضیم ازت گفتم اگه بعد این همه پارت ک خوندم کامنت نزارم کم لطفی کردم. قلمت ماناجیگر🥰
۳ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم😍😍😍مرسی که بی تفاوت نبودی و کامنت گذاشتی💃🏻💃🏻💃🏻دوستان کم لطف یاد بگیرید🥰
۳ هفته پیشهدی
00فرهاد بیچاره😄
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😅
۳ ماه پیشفرگل
00ولی به عطا حق میدم نگران باش چونکه سن معین بالاست واینا ولی تیکه ای فرهادو به فریال رو دوست داشتم واقعا احمقی دختر😂🧐
۶ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا هم معین رو برای دخترش خیلی بزرگ میدونه
۶ ماه پیشایلما
00عطا چه حرصی میخوره از دست فرهاد😂😂فکرکن بخوادفرهاد وسیاه وکمبود کنه اونوقت بایدمنتظرخشم قمر جون باشه🤨حالایکی فریال و بگیره بنده خدا خیلی عاشقه🥺
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
عطا یه لحظه ذهنش کار نکرد که بخواد به عواقب سنگین این کتک کاری فکر کنه🤭
۸ ماه پیشمنیر
00😘💐
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚😍
۸ ماه پیشنسترن
۲۷ ساله 00پس از سختی های فراوان تونستم این پارتو بخونم با ۱۵ دیقه خوندن رمان نامرد تبلیغات نشون نمیده که 🥴،خیلیم خندیدم.عجب پارتی عجب پارتی به به.
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خب خداروشکر 😍💚 از دیشب مشکل سکه حل شد امیدوارم دیگه پیش نیاد🥰 و اینکه خیلی خوشحالم پارت رو دوست داشتی💚💚
۸ ماه پیشپرنیا
00😂😂😂😂یعنی من عاشق این صحنه هام ک عطاوفرهادباهمن،ای گلشنم ی کاری کرد ک عطا رابراه آبروی فرهادو ببره😂😂
۹ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 10نمی دونم چرا ولی حتی اگه فرهادمیرزا کار اشتباهی کنه بازم دوستش دارم بسکه عشقه عاشقشم نمیشه کپی ازش بدی من کاری به اینی که ماله گلشنه ندارم ولی یه کپی بزن برای من وگرنه رقیب سرسخت گلشن میشم 😎❤️😛
۹ ماه پیشرویا (فن ...)
10خیر ببینی ما ام از دست این گلشن نجات میدی الهی خدا بهت فرهاد بده 💔
۹ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00ایشالله 💋 ولی چرا گلشنم دوست نداری بچم آنقدر خوبه😍عشق عشق 🙈😍
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
لینک دانلود کاراکتر موجود نمیباشد🙈
۹ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00آخی عطا جونم چیکار سیبیل بچم داری دوست داره از تو تقلید کنه باید خوشحالم باشه یادش بدی چطوری مرتبش کنه که کپی خودت بشه نه این که دست به کمربند بشی عزیزم 😁😍ماهم یه قمرالملوک و سحر دیگه هستیم 🙈
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مخاطبینم از قمر و سحر هم بیشتر فرهاد دوست هستید🙈💚 راستش اون موقع که هنوز رمان رو پارت گذاری نکرده بودم همیشه فکر میکردم فرهاد خیلی رو مخ مخاطب باشه به خاطر اینکه لوسش میکنن
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ولی دیدم نه اتفاقا از قمر و سحر هم بیشتر لیلی به لالای این نره غول میذارید😂 (از اونجایی که عطا بهش گفته بود نره غول)
۹ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00عالی بود مرسی آزاده جونم 😍خیلی قشنگ باهم جرو بحث میکنن 😍میگه قمرالملوک تو که اینقدر هوای پسر تو داری حواست باشه زنبور نزنتش🤣🤣قمرالملوک بدبخت نفهمید چی شد ما که فهمیدیم 🤣🤫😁ولی به کسی نمیگیم😎🙃
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شمشیر رو از رو بسته🤭 فرهاد پرروئه دیگه... اگه نبود با همین متلک باباش دهنش رو میبست🙈
۹ ماه پیشستاره
۲۰ ساله 20🌷🌷 نویسنده گل🌷🌷فرهادبنده خدا،عطاعصبانیتشم بامزه اس،فحشاسم بامزه است بیشتربه خودش فحش داد🤣سحرخوب هوافرهادادارها،فریال عاشق شده فارغ ازدنیا رفته به عشقش برسه حق معین یه عشق قشنگ وساده مث فریاله😍😍
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره همهی فحشهاش به خودش بر میگردن😂😂😂راستش از پدرهایی که فحش پدر به بچههاشون میدن خوشم میاد! احساس میکنم خیلی فداکارن😅
۹ ماه پیشماهیلا ۲۳
00خیلی پارت خفنی بود خسته نباشی عزیزم
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم😍😍
۹ ماه پیشرویا (فن ...)
00قابل توجه اونایی که فن فرهادن : عطا باباشه تربیتم وظیفشه _ حالا بماند که من چقد دوست داشتم فرهاد کتک بخوره 😂
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😂😂😂😂از دست تو دختر! بهتره در نحوه تربیت عطا جان دخالت نکنیم😂
۹ ماه پیشرویا (فن ...)
00چقد این پارت خفن بودددد لعنتی عطا و فرهاد چقد خوبنننن !!! یکی بیاد منم جمع کنه وا رفتممممم 😍😍
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
طفلی فرهاد نزدیک بود کتک بخوره تو میگی خوب بود😂😂
۹ ماه پیش
آنیا
00حال کردم باجملش یکی اینوبگیره😂😂