رویای آشفته به قلم سمیه هرمزی
پارت سیزده
زمان ارسال : ۱۷۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
با سرعتی باور نکردنی پله های درمانگاه را بالا می رود.پشت پیشخوان پذیرش کمی دولا می شود.زن با دیدنش لبخند می زند:حالش خوبه آقای مجد.فقط سرمش تمومبشه ببرینش خونه.نگران نباشین.
ناراحت اخم می کند و با لحنی طلبکار می گوید:چرا می ذارین با م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سادات
۲۹ ساله 00عالی ❤️یعنی مهوش عاشق کوروشه؟ 🥲