گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت صد و چهل و یکم
زمان ارسال : ۱۵۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
ولی حالا میفهمید منظور از آن جمله چه بوده؟ یک نفر تلاش داشته تا قلبِ گیلدا را به دست آورد و خود را تبدیل به خوناشام کند.
یک نفر که میدانسته گیلدا خوناشام است و قصدِ جانِ او را داشته است.
طاها پیشِ پای او زانو زد و اینبار کفری صدایش را کمی بالا برد:
-واسه چی لال شدی پسر؟ حرف بزن دیگه؟ دختره هنوز بیمارستانه یا ترخیص شده؟
باربد گیج و گنگ نظری حوالهی پدرش کرد:
-هان؟
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.