پارت هشتاد و یکم :

آن شب، مانند شب‌های پیش از آن اتفاق سپری شد. مهران دوباره در قالب جدی خود فرو رفته بود و تانیا نیز تمام مدت رسمی رفتار می‌کرد. مقدار زیادی از فایل‌ها را مورد بررسی قرار دادند و تانیا نکات یکایک‌شان را یادداشت کرد.
هر موقع حس خستگی می‌کردند، دست از کار می‌کشیدند و با وقفه‌ای متشکل از استراحت و خوردن دمنوش یا قهوه، مجددا به کار بازمی‌گشتند.
مهران نوشیدنی‌ها را آماده می‌کرد و

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۱۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • ساناز

    00

    ❤️❤️❤️❤️

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.