پارت بیست و یکم

زمان ارسال : ۱۱۷ روز پیش

از کالسکه پایین آمد و حالت تهوع در وجودش رخنه کرد؛ گوشه‌ی چارقد خردلی‌اش را مقابل دهانش گرفت و پی‌درپی نفس کشید به امید این‌که مرض لاعلاج دست از سرش بردارد.
وهاب با دیدن رنگ پریده‌ی همسر رنگ از رخ باخت؛ گویی دردی بود واگیر که همه‌ی اطرافیان را در آن احساس منفور غرق می‌کرد؛ مِن جمله عشاق را.
- حالت خوش نیست؟
از دیدن چشمان نگران مردش لبخند زد و درد از خاطرش رخت بر بست. نفس عم

86
12,286 تعداد بازدید
8 تعداد نظر
23 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید