مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت ده :
مامان منیر مقابل تلویزیون نشسته بود و یک چشمش به سریال بود و چشم دیگرش به کارتهای تاروتش. چند لحظهی طولانی مکث کرده بود و از بالای فریم عینکش بازیگرها را زیر نظر گرفته بود و حرص خورده از رفتار شخصیت منفی قصه پشت سر هم و با تاسف نوچ نوچ میکرد. سایه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مینو
00آدم از خوندش لذت میبره اون طرف هم حتما داداشه گلشنه😂