پارت نهم

زمان ارسال : ۲۴۲ روز پیش

معین نشسته بود پشت میز اتاقش و به لپ تاپ مقابلش چشم دوخته بود. عکس‌هایی که گرفته بود را یکی پس از دیگری چک می‌کرد تا بهترین‌ها را برای پیج کاری‌اش جدا کند. شوفاژ کنارش به قدری فضای اتاقش را گرم و مطبوع ساخته بود که به یک تی شرت نخودی رنگ بسنده کرده ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید