پارت پنجاه و ششم

زمان ارسال : ۱۱۴ روز پیش

معین دست فریال را از زیر میز رها کرد و تنش را عقب کشید. فریال خط نگاه مرد را که دنبال کرد، به پدر و برادرش رسید. داشتند با قدم‌های محکمی از میان میز‌ها عبور می‌کردند و عطا گاهی مکث می‌کرد تا با یک مشتری صحبت کند. فریال آب دهانش را بلعید و از ته قلب آرزو کرد که پدرش، معینِ مهربانش را نرنجاند! با نزدیک شدن عطا هر دو به احترامش بلند شدند. معین به چهره‌ی او کمی خیره ماند... اعتماد به نفس از سر و

1182
139,360 تعداد بازدید
6,389 تعداد نظر
123 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۳ ماه پیش

❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارت‌های این رمان دوباره به حالت وی‌آی‌پی بر می‌گردن.
با احترام
نویسنده‌ی رمان

آزاده دریکوندی : ۳ ماه پیش

🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان

آزاده دریکوندی : ۷ روز پیش

سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚

امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚

آزاده دریکوندی : دیروز

✅درخواست عضویت رمان رو داشتی؟✅ اگه کسی هست که هنوز به درخواست عضویتش پاسخ داده نشده دوباره برام پیام بفرسته و فقط بنویسه: «درخواست عضویت»
تا چک بشه. مرسی

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Roghayyeh

    00

    ای جاااان ابهت😍به نظر من که عطا کاملا حق داره

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آره حق داره خیلی هم حق داره و معین هم طفلی بد جایی عاشقه🥺

    ۱ ماه پیش
  • نیلوفر سامانی

    00

    بیچاره فرهاد هم باید به خاطر فریال حرف بشنوه هم مرتضی😂 البته معین طفلی هم گناه داشت🥲💔

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    وی همواره دیوار کوتاه پدر خویش می‌باشد😅

    ۲ ماه پیش
  • منیر

    00

    بیچاره معین، چقدر دلم براش سوخت. تخم جن🤣🤣

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    معین خیلی گناه داشت این پارت... کلی خجالت کشید🥲 عطای بی ادب🙈

    ۳ ماه پیش
  • Zahra

    ۲۵ ساله 00

    خب من واقعا به عطا حق میدم معین خیلی اشتباه کرده هم درمورد نگفتن طلاق هم اینکه زودتر میومد با عطا صحبت میکرد خیر سرش چهل سالشه باید با تجربه تر رفتار میکردنباید به حرف فریال گوش میکرد

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خیلی اشتباه کرده💔💔 به خاطر همینم عطا مدام بهش گفت تو محتاط نیستی😩 و واقعا نظر خودمم اینه که نیست 🥺 می‌دونی؟ عشق آدم رو کور می‌کنه سن و سال هم نمی‌شناسه

    ۴ ماه پیش
  • ایلما

    00

    آزادجون رمان واسه من بالا نمیاد برای همین دیرمیتونم نظربدم الانم اطلاعیه رو ندارم روصفحه 🥺🥺🥺😢😢

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اطلاعیه شاید مهلتش تموم شده بوده و خودکار حذف شده🤔 ولی رمان چطوری برات بالا نیومد؟ پس چجوری درمورد پارت نظر دادی؟😧

    ۴ ماه پیش
  • ایلما

    00

    چون بعدن برام بالا اومد بسختی ☹️

    ۴ ماه پیش
  • هانا

    00

    دلم واسه معین سوخت آقا معین کیف کردی از اخلاق عطای معروف کم کم مثل ما باهاش آشنا شی عاشقش میشی فرهاد بیچاره امشب بخاطر مرتضی و معین باید تنبیه شه ولی فرهاد میرزا از بس پررو تشریف داره خم ب ابرونمیاره

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    واقعا حق گفتی😂 انقدر پروئه که اصلا براش مهم نیست😂 البته دیگه عادت کرده واسه هرچیزی به باباش جواب پس بده🤭

    ۴ ماه پیش
  • ایلما

    00

    خدایا عطا چ رفتار زشتی با معین کرد واقعا خجالت کشیدم دلم براش سوخت🥺🥺همیشه عصبی این بشر بااینکه حق داره آینده دخترشه ولی ن اینجوری خیلی شورش و دراورد😐😐🤦 ♀️😒

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    واقعا همیشه عصبیه🤦 طفلی معین😩... به هرحال اگه می‌خواد دوماد مظفری‌ها بشه باید از همین الان عادت کنه به برخورد پدر زن

    ۴ ماه پیش
  • شاپرک

    00

    عالی ،عالی.مثل همیشه❤️.عاشق دیالوگای عطام😂

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عطا یه بی‌تربیتِ عصبیِ بامزه‌اس🤭

    ۴ ماه پیش
  • رویا (فن ...)

    00

    منی که فردا امتحان ریاضی دارم اما به این فکر میکنم که معین قراره چه راه و روشی پیشه کنه تا معادلات عطا به هم بریزه ؟ رسم شکل ؟ محور ؟ یا شایدم جدول تناسب بکشه تا ثابت کنه برای فریال مناسبه ! 😂🤷 ♀

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    انتگرال 😩

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عطا غول مرحله آخره😅

    ۴ ماه پیش
  • الناز

    00

    دیگه عطا بیش از اندازه در صحبت کردنش با معین زیاده روی میکنه خوب که خودشم عاشق سحر شده و با مادرش جنگیده تا به سحر رسیده

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    یه چیزی درمورد آقایون بخوام بهت بگم که همه‌شون عقیده دارن خودشون با همه فرق دارن و بهترینن🙄 الان عطا در نظر خودش، رو دستش نیومده😂

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    یه چیزی درمورد آقایون بخوام بهت بگم که همه‌شون عقیده دارن خودشون با همه فرق دارن و بهترینن🙄 الان عطا در نظر خودش، رو دستش نیومده😂

    ۴ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    آی معین قشنگم🥺🥺 ولی کیف کردی عطاهم تحت تاثیر مظلومیت معین قرار گرفت یا ن 😍 فرهاد واقعا ک بیچارس

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آره قرار گرفت ولی اجازه نداد قرار بگیره🤭😅 خدا می‌دونه معین چند کیلو کم کرد توی این چند دقیقه🥲💔

    ۴ ماه پیش
  • آمینا

    00

    بیچاره فرهاد قراره جای فریال هم کتک بخوره. فرهاد امشب دیگه چوب خطت پرشده اون از آوردن مرتضی اونم از دعوت بهویی معین 😅😅جفت پدرسوخته ها😅عطا خیلی جلو معین آبروداری کرد نگفت کره خر🤣🤣مرسی آزاده جونم🥰

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    واقعا خیلی تحت فشار بود که نگفت😂 الان می‌ره خونه بهش می‌گه یکمی راه نفسش باز می‌شه🤣🤣

    ۴ ماه پیش
  • آمینا

    00

    فریال رو دیده میدونه چقدر احساساتی و مهربون وباذوقِ باکمترین چیزها ذوق میکنه. اتفاقا معین بلدِ دل فریالِ ولی جرئت نمیکنه به عطا بگه وگرنه از خشتک آویزونش میکنه😅😅😅

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    🤣🤣🤣🤣 واقعا خدا می‌دونه چه بلایی سرش بیاد... همین الانشم که گفت به دخترت علاقه دارم چشم چرخوند ببینم کسی نگاهشون می‌کنه یا نه... آقای احمدی هر کی هستی،هرچی هستی دمت گرم معین رو نجات دادی🤣

    ۴ ماه پیش
  • Prya

    00

    1-خیلی موافقم با حرفاش به هر حال پدره ونگران ۲-تا اینجا که شانسی ندارن حالا شاید معجزه شد اون لا به لا🥲۳-مگه میشه نگفته باشه؟!دیگه فریال در این حدسادس؟! ۴-بیشتر مخالفت میکنه😂😐

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    درمورد سومی اونی که توی پرانتز نوشتم سوالی نبود، خبری بود🤭 فریال دلیل جداییش رو می‌دونه. سال گذشته که معین بهش گفت جدا شده... چون به دلش نشسته بود بهش گفت یه مدت باهم باشیم من شناخت پیدا کنم

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    کلا به خاطر همین که فریال شناختی داشته باشه معین اوکی داد وگرنه بچه مثبتیه(بود)

    ۴ ماه پیش
  • Prya

    00

    ای جااانم جذبهههه ای جانم عطاااا دمش گرم واقعا ینی اگه این کارو نمی کرد که عطا نبود😂😂😂دهن جفتشون سرویسه فرهادو فریال

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    واقعا هم اگه این کارو نمی‌کرد عطا نبود🤭 پارت بعدی ببینیم که گوش فرهاد و فریال را بپیچاند این بابا عطا🥸

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید