مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت پنجاه و ششم :
معین دست فریال را از زیر میز رها کرد و تنش را عقب کشید. فریال خط نگاه مرد را که دنبال کرد، به پدر و برادرش رسید. داشتند با قدمهای محکمی از میان میزها عبور میکردند و عطا گاهی مکث میکرد تا با یک مشتری صحبت کند. فریال آب دهانش را بلعید و از ته قلب آرزو کرد که پدرش، معینِ مهربانش را نرنجاند! با نزدیک شدن عطا هر دو به احترامش بلند شدند. معین به چهرهی او کمی خیره ماند... اعتماد به نفس از سر و
مطالعهی این پارت کمتر از ۱۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۶۶ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
توی رمانهای من ۹۰ درصد همه حق دارن😂
۲ هفته پیشفاطمه ❤️
10عطا واقعاً حق داره که درباره آینده دخترش حساس باشه ولی معین هم خیلی گناه داره 💜🌟💜🌟
۳ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
چه میدونه که معین چقدر آقاست 😍
۲ هفته پیشزهرا
00عالی واقعاً قلم قوی دارین آزاده جون هر سه. رمانتونم قشنگن میگم سه تا چون تازه دارم رماناتونو میخونم و دوس دارم رمانایه دیگتونم بخونم عالی خسته نباشی
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم از همراهیت عزیزم😍میدونم که مونالیزا و فکر کنم دومینو رو میخونی ولی اون یکی رمان رو نمیدونم؟! همراهیت همیشگی🤩
۴ هفته پیشRoghayyeh
00ای جاااان ابهت😍به نظر من که عطا کاملا حق داره
۶ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره حق داره خیلی هم حق داره و معین هم طفلی بد جایی عاشقه🥺
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی
00بیچاره فرهاد هم باید به خاطر فریال حرف بشنوه هم مرتضی😂 البته معین طفلی هم گناه داشت🥲💔
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
وی همواره دیوار کوتاه پدر خویش میباشد😅
۷ ماه پیشمنیر
00بیچاره معین، چقدر دلم براش سوخت. تخم جن🤣🤣
۸ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
معین خیلی گناه داشت این پارت... کلی خجالت کشید🥲 عطای بی ادب🙈
۸ ماه پیشZahra
00خب من واقعا به عطا حق میدم معین خیلی اشتباه کرده هم درمورد نگفتن طلاق هم اینکه زودتر میومد با عطا صحبت میکرد خیر سرش چهل سالشه باید با تجربه تر رفتار میکردنباید به حرف فریال گوش میکرد
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خیلی اشتباه کرده💔💔 به خاطر همینم عطا مدام بهش گفت تو محتاط نیستی😩 و واقعا نظر خودمم اینه که نیست 🥺 میدونی؟ عشق آدم رو کور میکنه سن و سال هم نمیشناسه
۹ ماه پیشایلما
00آزادجون رمان واسه من بالا نمیاد برای همین دیرمیتونم نظربدم الانم اطلاعیه رو ندارم روصفحه 🥺🥺🥺😢😢
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اطلاعیه شاید مهلتش تموم شده بوده و خودکار حذف شده🤔 ولی رمان چطوری برات بالا نیومد؟ پس چجوری درمورد پارت نظر دادی؟😧
۹ ماه پیشایلما
00چون بعدن برام بالا اومد بسختی ☹️
۹ ماه پیشهانا
00دلم واسه معین سوخت آقا معین کیف کردی از اخلاق عطای معروف کم کم مثل ما باهاش آشنا شی عاشقش میشی فرهاد بیچاره امشب بخاطر مرتضی و معین باید تنبیه شه ولی فرهاد میرزا از بس پررو تشریف داره خم ب ابرونمیاره
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا حق گفتی😂 انقدر پروئه که اصلا براش مهم نیست😂 البته دیگه عادت کرده واسه هرچیزی به باباش جواب پس بده🤭
۹ ماه پیشایلما
00خدایا عطا چ رفتار زشتی با معین کرد واقعا خجالت کشیدم دلم براش سوخت🥺🥺همیشه عصبی این بشر بااینکه حق داره آینده دخترشه ولی ن اینجوری خیلی شورش و دراورد😐😐🤦 ♀️😒
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا همیشه عصبیه🤦 طفلی معین😩... به هرحال اگه میخواد دوماد مظفریها بشه باید از همین الان عادت کنه به برخورد پدر زن
۹ ماه پیششاپرک
00عالی ،عالی.مثل همیشه❤️.عاشق دیالوگای عطام😂
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
عطا یه بیتربیتِ عصبیِ بامزهاس🤭
۹ ماه پیشرویا (فن ...)
00منی که فردا امتحان ریاضی دارم اما به این فکر میکنم که معین قراره چه راه و روشی پیشه کنه تا معادلات عطا به هم بریزه ؟ رسم شکل ؟ محور ؟ یا شایدم جدول تناسب بکشه تا ثابت کنه برای فریال مناسبه ! 😂🤷 ♀
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
انتگرال 😩
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
عطا غول مرحله آخره😅
۹ ماه پیشالناز
00دیگه عطا بیش از اندازه در صحبت کردنش با معین زیاده روی میکنه خوب که خودشم عاشق سحر شده و با مادرش جنگیده تا به سحر رسیده
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
یه چیزی درمورد آقایون بخوام بهت بگم که همهشون عقیده دارن خودشون با همه فرق دارن و بهترینن🙄 الان عطا در نظر خودش، رو دستش نیومده😂
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
یه چیزی درمورد آقایون بخوام بهت بگم که همهشون عقیده دارن خودشون با همه فرق دارن و بهترینن🙄 الان عطا در نظر خودش، رو دستش نیومده😂
۹ ماه پیشپرنیا
00آی معین قشنگم🥺🥺 ولی کیف کردی عطاهم تحت تاثیر مظلومیت معین قرار گرفت یا ن 😍 فرهاد واقعا ک بیچارس
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره قرار گرفت ولی اجازه نداد قرار بگیره🤭😅 خدا میدونه معین چند کیلو کم کرد توی این چند دقیقه🥲💔
۹ ماه پیشآمینا
00بیچاره فرهاد قراره جای فریال هم کتک بخوره. فرهاد امشب دیگه چوب خطت پرشده اون از آوردن مرتضی اونم از دعوت بهویی معین 😅😅جفت پدرسوخته ها😅عطا خیلی جلو معین آبروداری کرد نگفت کره خر🤣🤣مرسی آزاده جونم🥰
۹ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا خیلی تحت فشار بود که نگفت😂 الان میره خونه بهش میگه یکمی راه نفسش باز میشه🤣🤣
۹ ماه پیش
Kosar
00طفلی معین🥲ولی آدم وقتی خودشو جای عطا هم میزاره حق داره اون هم یجورایی😪