تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و هشتاد و یکم :
تبلتم را جلوی هلن میگذارم تا کلیپی را که آماده کردهام ببیند و نظرش را بگوید. نگاهی سرسری به کلیپ انداخته و با گفتن "خوب شده" دوباره سر گوشیاش بر میگردد. از همان جا که نشستهام تنم را به سمتش دراز میکنم و گوشی را از دستش بیرون میکشم.
- بسه دیگه! سه ساعته چی داری مینویسی؟
با صورتی ناراضی نگاهم میکند.
- همایونه. الان جوابشو ندم فکر میکنه کم آوردم.
گوشی را پسش می
مطالعهی این پارت حدودا ۷ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۳۳ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
سلام عزیزم. حجم پارتها کم نشدخ.🤔
۸ ماه پیشZahra.s
20عالی
۸ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
نگاهتون قشنگه.🥰
۸ ماه پیشهل تو چای
00هلن و همایون🤤کاش اینام یه داستان جداگونه داشتن واسه خودشون🥲
۸ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
😁😁❤️
۸ ماه پیشدلنیا
30عالی❤
۸ ماه پیشAa
20👏🌹
۸ ماه پیش
فائزه سادات
۲۹ ساله 51عاای عزیزم ،ولی جدیدا پارتها خیلی کوتاه شده تامیای بری تو دل رمان تموم میشه 🥲🥲