زاچ به قلم ستاره لطفی
پارت پنجم :
از کافه خارج شد و به سمت ماشین که در آن نزدیکی پارک شده بود، قدم برداشت. دستگیرهی ماشین را درون دستش فشرد، اما با قفل بودن ماشین، عاجزانه نگاهش را در اطراف چرخاند. با دستش بر روی کاپوت مشکی رنگ ضرب گرفت. فراموش کرده بود سوییچ را از هاکان بگیرد و این ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Najme
00باباهمه کرااااشنننننننن ویییی🤠😍😍😍