تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و هفتاد و هفتم
زمان ارسال : ۱۸۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه
- یادمه گفتی سالاد نمیخوری.
- زیتونش چشمک میزد.
همراه با جملهاش خودش هم چشمکی میزند. از وقتی او را مفرد خطاب میکنم در صمیمیت یک باره پیشروی کرده است. صمیمیتش ابدا برایم آزاردهنده نیست. از راحت بودنش لذت میبرم و حسی ناشناخته در درونم بیش از این صمیمیت را مطالبه میکند. نیرویی که به یکباره سربرآورده تا این عادت را به نیاز تعبیر و به من تلقین کند که روزهای دوستی با صدرا، ز
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
😘😘😘😘
۴ ماه پیشسیتا
10پیشرفت صدرا هم خیلی بوده
۶ ماه پیشAa
10👏🌹⚘❤
۶ ماه پیشدلنیا
10واییی چقدر این پارتو دوست داشتم 😍سه بار خوندمش😍قلمت پایدار
۶ ماه پیشاسرا
10صدرااینهمه داره تلاش میکنه بعدآوامیگه سوتفاهم درست میشه ممنون 😘
۶ ماه پیشیانا
00گذشته از هیجان رمان اما خیلی پخته ودرست صدرا داره جلو میرهای کاش همه سیاست درست را اتخاذ کنند شبیه صدرا و شهریار
۶ ماه پیش
فاطمه ❤️
00این پارت عالییییییی 🌟🌟