تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و هفتاد و ششم :
آذین تخمهی درون دستش را یه طرفم پرت میکند.
- خوب منم داشتم همینو میگفتم، جرم دادی.
- همین بود دیگه؟
- حالا یکم کلماتم فرق داشت. اصل مطلب که همین بود عشقم.
از کنار هلن بلند میشوم و روبرویشان روی زمین مینشینم.
- خدایی برام سواله، کی وقت کردین شماره بدین، شماره بگیرین، قرار بذارین.
- سختش همون شماره دادن بود. پرسید من هم کار طراحی میکنم یا نه، بعدش شمارهمو گ
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۳۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
🙏🏻🙏🏻🌺🌺
۴ ماه پیشنجوا
00سلام محظر نویسنده من از چه راهی می توانم ادامه ی رمان رابخونم ممنون
۷ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
سلام عزیزم. میتونید در تلگرام فایل کامل رو خریداری کنین. @...._..
۷ ماه پیشسیتا
00حالا که مینو ازدواج کرده سمیر هم میره دنبال زندگیش اگه دوباره نخواد مزاحم آوا بشه
۸ ماه پیشاسرا
20ممنون عالیه ومینوعجب کاری میکنه امیدوارم زندگی سمیرخوب بگذره
۸ ماه پیشیانا
00هرچه داستان جلوتر میره پخته تر وآگاه آوا داره پیش میره
۸ ماه پیش
یسنا
00عالی هست