پارت دوم

زمان ارسال : ۱۲۶ روز پیش

آخ چه ترافیکی؟.. باید ساعتو زودتر زنگ می‌‌ذاشتم. کاش سرِ ساعت برسم و از همین اول بد قول نشم.

به این فکر کرد که اگر بدشانسی نیاورده بود و صاحب فروشگاهی که قبلاً در آن کار می‌کرد ورشکست نشده بود، دیگر مجبور به پیدا کردن کار جدید نمی‌شد.
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید