پارت سی و پنجم

زمان ارسال : ۱۴۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

***
پسرها داخل ماشین بودند و می‌‌گفتند و می‌‌خندیدند. ابراهیم که پشت ماشین نشسته بود در حال تخمه شکستن رو به عباس که در حال رانندگی بود، گفت:
ـ عباس پخشو روشن کن.
عباس پخش را روشن کرد و خواننده‌‌ای با سر و صدا مشغول خواندن شد. داوود با افسردگی به مناظر بیرون زل زده بود که ناگهان موبایل عباس زنگ خورد. گوشی را نزدیک گوشش برد و جواب داد:
ـ الو...
صدای مجتبی خشمگین در گوشی پ

378
93,944 تعداد بازدید
451 تعداد نظر
71 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 10

    وایییی یعنی تصادف کردن🥺🥺عالی بود مرسی مرضیه جونم ❤️❤️

    ۳ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    بله😔❤

    ۳ ماه پیش
  • شادسیما‌

    00

    سلام واسه چی نصف رمان میاد کلش نمیاد

    ۵ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    سلام روزهای زوج یک پارت قرمز، سبز(رایگان) میشه

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید