ما ماندیم و عشق به قلم مرضیه نعمتی
پارت نوزده :
عباس دوباره از حلوا خورد. خیلی خوشمزه بود. بهار متوجه شد و گفت:
ـ الان میرم یکی دیگه میارم.
مهناز خانم گفت:
ـ نمیخواد خوشگله، خودم براشون درست میکنم.
ـ نه، ملیحه زیاد درست کرده. الان میارم.
بهار که رفت، مجتبی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
عالی
00عالیه