ما ماندیم و عشق به قلم مرضیه نعمتی
پارت هفده :
اشرف خانم سعی کرد خونسردی خودش را حفظ کند. به طرف زن رفت و گفت:
ـ کی برات رنگش کرده؟ این کار من نیست.
لیلا گفت:
ـ من رنگش کردم. اون روزی که نیومده بودی آرایشگاه من رنگش کردم ولی به خدا مثل خودت رنگ کردم مامان، بچههاام شاهدن.
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
م،ک
00عالی