قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت شصت و چهارم
زمان ارسال : ۱۲۴ روز پیش
**فصل دهم**
بیستوسوم تیرماه بود.
سعی داشتم ذهنم را از فکر مامان و شمس خالی کنم. داشتم دیوانه میشدم.
روزنامهای را که ایرج با خودش آورده بود جلویم باز کرده بودم و تلاش میکردم خبر مهمی ر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما