هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت شصت و هشتم :
این بار با دستگیرهای کهنه، به سراغ کتری رفت و باز هم بیشتر از حد لازم قوری را پر از آب کرد. مهران از او چشم گرفت. تماشای او که برای تهیهی یک سینی پذیرایی به هول و ولا افتاده بود و کابینتها را زیر و رو میکرد، به نظرش کار درستی نبود. خصوصا با وجود شلوار پفکی و تیشرت گشادی که در تن لاغراندام و کشیدهاش زار میزد.
بارها به ذهنش رسیده بود که برایش چند دست لباس تهیه کند، اما منصرف شد
مریم گلی
00این طور به نظرم میرسه تانیا برای جایگزین کردن محبت پدرش داره به سمت مهران کشیده میشه ومهران هم برای جایگزین کردن محبت سمانه داره به سمت تانیا کشیده میشه ،ممنونم نویسنده جان