پارت شصت و پنجم :

_ترسیدی؟
_آره!
اینکه وانمود کنم شجاعم هیچ فایده ای واسم نداشت، پس ترجیح دادم کاملاً صادقانه صحبت کنم، حتی با وجود اینکه دستام خیلی آروم می‌لرزید!
اینکه اون شخص آروم و بدون حرکت بود هم تاثیر زیادی تو کمتر شدن وحشتم داشت. شاید اگر قبرهای اطراف و سرما و تاریکی رو نادیده می‌گرفتم اوضاعم اونقدرها بد به نظر نمیومد!
_نفهمیدی کی آوردت این‌جا؟
با صحبت دوباره ی اون شخص ناخودآگ

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۱۳ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۷۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.