هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت شصت :
پس از آن تماس مبهم، مولایی گفته بود که برای حفظ سلامتی، او را جای امنی میبرد. اینکه به منزل شخصی ستوان رفته بود، یعنی باگ بعدی به وجود آمده بود. تانیا در تمام مدت به این فکر کرده بود که بهترین واکنش چه چیزی میتواند باشد؟ نهایتا با دیدن خانهی ستوان از فکر فرار بیرون آمده و تصمیم به همکاری موقت نموده بود.
با منطقهی محل زندگی موقتش فاصلهی زیادی نداشتند. یک خانهی ویلایی کلنگی ب
مریم گلی
00پس بلاخره تانیا هم پیش خودش اعتراف کرد که به آرسین علاقه داره ودلتنگشه ،باید ببینیم بقیه داستان چه رازهایی رو بر ملا میکنن ،دوست داشتم یه کم هم از آرسین مینوشتید ،ممنونم نویسنده جان