پارت پنجاه و هفتم

زمان ارسال : ۹۹ روز پیش

در چند ساعت آینده، جهنم را مقابل چشمانش دید. جیغ‌های خانواده‌ها خانه را پر کرد؛ همکارانش شروع به بررسی اوضاع کردند و او، به جای شیون و همراهی با جنازه‌ی بی‌جان همسرش که به پزشکی قانونی انتقال می‌یافت، شوکه و متحیر، به جای خالی سمانه می‌نگریست که جای‌ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید